Elina Duni Quartet
Matane Malit
Vajzë e valeve
نانم را به گرسنگان و جامههایم را به برهنگان میبخشیدم؛ و زمانی که جنازهی هموطنانم را میدیدم که از فراز باروهای نینوا به زیر افکنده شده بودند، به خاکشان میسپردم. یکی از نینوائیان پادشاه را خبر رساند که گورکنِ ناشناس من بودهام. همهی اموالم را گرفتند، دیگر چیزی برایم باقی نماند، مگر همسرم حنّا و پسرم طوبیا. سخنان عاموس نبی را در بیت ایل یاد کردم: «عیدهاتان را به ماتم و سرودههاتان را به مرثیه مبدل خواهم کرد». و گریستم. کتاب طوبیا، عهد عتیق
Genre: Jazz
0 Comments:
پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی